«مکانیسم ماشه» دوباره فعال شده و فضای اقتصادی کشور را زیر سایهای سنگین قرار داده است. شاخصهای اصلی نشان میدهند که اقتصاد با خطر بازگشت به رکود تورمی مواجه است؛ شرایطی که هم تولید را کند میکند و هم قیمتها را به سرعت بالا میبرد.
رکود تورمی؛ ضربه همزمان به تولید و معیشت
در رکود تورمی، اقتصاد دو شوک را بهطور همزمان تجربه میکند:
- رکود در تولید و کاهش فعالیتهای صنعتی و خدماتی
- افزایش مداوم قیمتها و کاهش محسوس قدرت خرید مردم
نتیجه روشن است: چرخ تولید کند میشود، هزینههای روزمره بالا میرود و فشار معیشتی بر خانوارها افزایش پیدا میکند.
مرور سه مقطع تاریخی
در ۱۵ سال گذشته، سه مقطع اصلی در این زمینه برجسته بودهاند:
۱۳۹۱–۱۳۹۲:
پیش از این دوره، اقتصاد از درآمدهای نفتی قابل توجهی برخوردار بود. ذخایر ارزی قوی و واردات نسبتاً آسان، مانند بالشتکی ضربه تحریمها را تا حدی کاهش دادند.
۱۳۹۷–۱۳۹۹:
پس از دوره برجام، امید و نگرانی به شکل همزمان وجود داشت. قراردادهای خارجی محدود اما امکانپذیر بود. با شروع رکود تورمی، بازار سرمایه رشدی پرشتابتر از دوره قبل تجربه کرد و سرمایهگذاران بازدهی قابل توجهی دیدند.
۱۴۰۰ به بعد (وضعیت کنونی):
اکنون نه درآمدهای نفتی پرحجم سالهای قبل از ۱۳۹۱ وجود دارد و نه امید روشنی برای احیای توافقات بینالمللی. محدودیتهای ارزی و دشواری سرمایهگذاری بزرگ به نقطه اوج رسیده و بسیاری از صنایع بزرگ در وضعیت حفظ توان فعلی ماندهاند.
بورس؛ تکرار الگوی «فنر فشرده»
تجربهها نشان دادهاند که پس از هر دوره رکود تورمی، بازار سرمایه با جهش قیمتی قابل توجه همراه بوده است:
- رشد در سالهای ۱۳۹۱–۱۳۹۲
- جهش پرقدرتتر در سالهای ۱۳۹۷–۱۳۹۹
امروز نیز حجم بالای نقدینگی، نرخ بهره و کسری بودجه میتوانند زمینهساز رشد بازار باشند، هرچند ریسکهای سیاسی و مداخلات دولتی همچنان جدی هستند.
جمعبندی
رکود تورمی بدون تردید برای اقتصاد کشور سم است، اما بازار سرمایه بارها نشان داده است که در چنین شرایطی رفتاری متفاوت دارد. اکنون نیز اگرچه شرایط بهطور کامل مشابه گذشته نیست بهویژه با کاهش امید به منابع خارجی و اتکا به نقدینگی داخلی اما بازار همچنان پتانسیل جهش را دارد. سرمایهگذاران باید هم فرصت را ببینند و هم خطرات را با دقت ارزیابی کنند.